شعر شهادت حضرت زهرا (س)
بی هوا می زنند
تو را فاطمه بی هوا می زنند
برای رضای خدا می زنند
اگر مرد خانه غرورش شکست
زنش را همه مردها می زنند
مرا چندتایی کشیدند و بعد
بمیرم! تو را چند تا می زنند
صدا گم شده در صدا ، همهمه ست
تو را بین این سرصدا می زنند
غدیر است اینکه لگد میخورد
به عهد نبی پشت پا می زنند
تو را در مدینه زدند این همه
حسین تو را کربلا می زنند
گروهی زدند و گروهی دگر
فرادا فرادا جدا می زنند
تو را با غلاف پُری کشته اند
حسین تو را با عصا می زنند
همان آتشی که به در گر گرفت
پس از ظهر بر خیمه ها می زنند
اگر نیزه ها مانده در قتلگاه
سپر ها همه عمه را می زنند
علیرضا وفایی خیال