اینان که سنگ سوی تو پرتاب می کنند
بی حرمتی به آینه را باب می کنند
درقتلگاه,آن جگر تشنه ی تو را
بامشک های آب خنک,آب می کنند
لبهای خشک نیزه ی خود را حرامیان
ازخون سرخ توست که سیراب می کنند
عکس سر بریده ی عباس را به نی
درچشم های اهل حرم قاب می کنند
بانوحه ی رباب و تکان دادن سنان
شش ماهه ی تو را سر نی خواب می کنند
این آسمان شب زده را ای هلال عشق
هفده ستاره گرد تو جذاب می کنند
هفده ستاره معتکف چشم هایتان
سجده به سمت قبله ی مهتاب می کنند
هفده ستاره با کلماتی ز جنس اشک
تفسیرسرخ سوره ی احزاب می کنند
وحید قاسمی
در سقوط هم می توان با صلابت بود این را ابشار به من اموحت
پیش من هم بیاین
سلام
خداقوت.
هوالحی
بی تو نگاه آیینه ها سرد می شود
تبعیدگاه قلب پر از درد می شود
بعدبه خون نشستن قد "رشید تو
زینب دچار سیلی نامرد می شود
تقدیم به برادران زحمت کش این سایت بسیارارزنده و مفید
جان دادن ما در ره دلدار خوش است
یاری طلبی زشاه بی یار خوش است
هنگامه ی شب که آسمان تاریک است
صحبت زطلوع صبح دیدار خوش است
التماس دعا -مهدی عظیمی شاعر