شعر محرم و صفر

تمام محرم

بر داغ تو تمام محرم گریستم
بسیار بود این غم و من کم گریستم

بر زخمهای تو همه عالم گریستند
من هم دوباره با همه عالم گریستم

فرزند را نشان ز پدر لازم است و من
در اقتدا به حضرت آدم گریستم

هم‌ناله با خلیل خدا در منای عشق
بهر تو ای ذبیح معظم گریستم

گفتند اشکِ شیعه به زخم تو مرهم است
من تا نَهَم به زخم تو مرهم، گریستم

از لحظۀ شنیدن «ان کنتَ باکیاً»
پیوسته با غم تو به هر غم گریستم

بر خاتمی که رفت به تاراجِ اهرمن
هم‌ناله با پیمبر خاتم گریستم

شوق بهشت و خوف جهنم سبب نبود
تنها به خاطر تو دمادم گریستم

“یابن شبیب” را شب اول شنیدمُ
پای همین، تمام محرم گریستم

 علیرضا قاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا