شعر مناجات امام حسين (ع)
حسین من
بهر جارو زدن صحن تو مژگان داریم
جگر پاره ز داغ تو به دندان داریم
مو پریشان شده ی زلف پریشان توایم
ما در آشفتگی عشق تو سامان داریم
منت از دست طبیبان نکشیدیم دمی
چون به دستان شفابخش تو ایمان داریم
جانمان خرج عزایت نشود می میریم
ما فقط بین حسینیه به تن جان داریم
همه چشمیم، بِنه پا ، به خدا دلتنگیم
چند یعقوب در این کلبهی احزان داریم
ما شنیدیم برات حرمت دست رضاست
انتظار نظر از شاه خراسان داریم
کرم دست تو بدجور گدا می طلبد
بی سبب نیست اگر میل کریمان داریم
نام تو برده شد و مادرت از راه رسید
باز هم شکر ِ خداوند که مهمان داریم
جعفر ابوالفتحی
محمدحسن بیات لو