شعر شهادت حضرت زهرا (س)
داغ تو
داغ تو را بهانه گرفتم گریستم
از قبر تو نشانه گرفتم گریستم
یک گوشه از محلّهی غم آشنای تو
با یادت آشیانه گرفتم گریستم
ازکوچههای شهر گذشتم یکی یکی
وقتی سراغ خانه گرفتم گریستم
لازم نشد سوال کنم رفتهای کجا
از ردّ تازیانه گرفتم – گریستم
نامحرمان زدند تو را من هم از غمت
یک روضه محرمانه گرفتم گریستم
“از درد شانه، شانه نشد موی دخترت”
در دست خود که شانه گرفتم گریستم
مضمون تو عنایت محض است بیگمان
تا حسّ شاعرانه گرفتم گریستم
محمد حسن بیات لو