شعر مناجات امام حسين (ع)

درد عشق

همه َش براى خودت، آبرو به ما ندهيد
غذا زيادتر از جنبه یِ گدا ندهيد

به درد عشق رسيدن، دو سوم قرب است
هزار درد که داديد، پس دوا ندهيد

ميان درد دَواى مرا قرار بده
که زندگى نمی ارزد اگر بلا ندهيد

محل گذاشتى و بى محلى ات کرديم
ازين به بعد بياييد رو به ما ندهيد

به سينه یِ منِ محتاج دست رد بزنيد
ولى حواله یِ من را به ناکجا ندهيد

نداشتن، برکت داشت ضايعش کرديم
از اين به بعد به نااهل فقر را ندهيد

مرا به دردسر انداخت بى خدا بودن
به عبدِ غير، خدا را تو را خدا ندهيد

برای سوخته فرقى نمی کند اصلاً
که آخرش بدهيدش جواب يا ندهيد

چو طفل سر به هوا شد،دواش تنبيه است
به من که سر به هوايم دو شب غذا ندهيد

در اختيار کسى نيست گريه، دست شماست
نمی دهند به ما گريه تا شما ندهيد

جهنم است بهشتى که آتشم نزند
به جان فاطمه از اين بهشت ها ندهيد

بيايید نامه ما را نخوانده پاره کنيد
بيايید نامه ما را به مرتضى ندهيد

اگر بناى تو اين است عده اى نروند
از اين به بعد به ما نيز کربلا ندهيد
 علی اکبر لطیفیان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا