شعر وروديه محرم
ذرّه ذرّه آبم کن
از غمت ذرّه ذرّه آبم کن
نیستم گل ولی گلابم کن
جز نگاه تو را نمی خواهم
گل زهرا تو انتخابم کن
دست من را بگیر آقا جان
کج اگر رفته ام عتابم کن
من سیه پوش ماتمت هستم
هست جز این اگر جوابم کن
خواب دیدم که کربلا هستم
اربعین زائرت حسابم کن
دم مرگم بیا و خوبی کن
خالی از هول و اضطرابم کن
لطف کن، پیش روی آن دو ملک
نوکر خویشتن خطابم کن
حالم امشب ببین دگرگون است
گوشه چشمی به اشک نابم کن
به دلم امشبی قرار نده
بی قرار غم ربابم کن
وحید محمدی