شعر شهادت پيامبر اكرم (ص)
ذکر خیر تو
ذکر خیر تو رسیدست به هر انجمنی
به همه گفته ام از خلق عظیمت علنی
“اَبَوا هذه الامه” به دلم قاب شده
شدم از روز ازل هم نجفی هم مدنی
من ندیده شده ام عاشق تو! یادم کن
عجمی هستم و شاگرد اویس قرنی
لافتی مال علی بود ولی گفت علی
نیست مانند پیمبر به خدا صف شکنی
برو به خانه زهرا که خدا هم آنجاست
بروی جمع بینداز کسای یمنی
همه دیدند به زهرا چقدر حساسی
خم شدی بوسه به آن دست مبارک بزنی
میرسی آخر معراج دوباره به علی
میروی پیش خدا با علی ات هم سخنی
مثل هرروز حسین آمده در آغوشت
بازهم خیره به آن حنجره و پیرهنی
حسن امشب ز غمت بر سر و بر سینه زده
تو خودت سینه زن ذکر حسن یا حسنی!
سید پوریا هاشمی