شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)

رؤیایِ مادرانه

رؤیایِ مادرانه

حس کرد در وجود خودش داغِ ناب را
رؤیایِ مادرانه پُر اضطراب را

بیتاب، اشک ریخته و غربت ِ پدر
از چشم های کوچک او برده خواب را

شش ماهه را سپرد به دست حسین(ع) و بعد
خورشید بوسه زد عطش ِ آفتاب را

شد بیقرار و خیره به گهواره می شمرد
در کنج خیمه دلهرۂ بی حساب را

شاید به رحم آمده باشد دلِ کسی
شاید بگیرد از منِ مادر عذاب را

خوش بین شد و به خندۂ شش ماهه فکر کرد
اینکه نبرده اند از عالم ثواب را

گریه نمیکند! به گمانش که حرمله(لعین)
داده به شیرخوارۂ او قدری آب را

تیر سه شعبه آمده بود و سه مرتبه
بر حنجرش سپرد چه محکم جواب را

عادت نکرده بود به آغوش ِ خالی و…
نیزه گرفت دار و ندارِ رباب را!

مرضیه عاطفی سمنان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا