هر کسی اندازه ی رزقش به او نان میرسد
سائل این طائفه باشی فراوان میرسد
رزق ما ایرانیان دست امام هشتم ست
کربلا میخواهم از شاه خراسان میرسد
قول داده لحظه ی مرگم به دادم میرسد
قبل از آنی که به گودی گلو جان میرسد
صحبت از حبّ ست در خانه , عرب یا که عجم
اتفاقاً واژه ی “منّا” به سلمان میرسد
هر گدایی که غم نان میخورد کاهل ترست
آب و نان ما که از سمت حسن جان میرسد
عالمی در مجلس روضه دم در می نشست
بیشتر انعام شاهانه به دربان میرسد
روضه خوان می گفت که :موی سه ساله سوخته
چون پریشان ست بابا هم پریشان میرسد
زجر و موهای رقیه ,خیرزان,موی حسین
وای ازآن لحظه که چوب از مو به دندان میرسد
عمه باقی مانده ی از چادرم را پهن کن
سفره دارم امشب و از راه مهمان میرسد
امیر حسین آکار