چون نهادی که بی گزاره شده
گوش تو بی دلیل پاره شده
آخرین راه که شده ست فرار
اول راه٬ راهِ چاره شده
بی علی آنقَدَر سَبُک شده که
لفظ گهواره گاهواره شده
صورت از رنگ نه٬ که رنگ کبود
خود از این صورت استعاره شده
موی تو با حساب خاکستر
کهکشانی پر از ستاره شده
گوش هایت دو بیت یک غزلند
غزلی که چهار پاره شده
رو به پایین چنانکشیده شده
که خود گوش گوشواره شده
مهدی رحیمی زمستان