شعر وروديه محرم

حسین جانم

گاه چون کارون برایت گریه می‌کردم حسین
گاه چون جیحون برایت گریه می‌کردم حسین

بار اول را نمی‌دانم ولی از کودکی…
تا همین اکنون برایت ‌گریه می‌کردم حسین

از ازل هر وقت نام تو به گوشم می‌رسید
می‌شدم محزون برایت گریه می‌کردم حسین

پیش تر از خلقت افسانه و عقل و جنون
مثل یک مجنون برایت گریه می‌کردم حسین

چند قطره اشکِ ناقابل مرا راضی نکرد
کاش می‌شد خون برایت گریه می کردم حسین

کاش می‌شد اشک روزافزون خدا روزی کند
تاکمی افزون برایت گریه می‌کردم حسین

اربعین قسمت نشد تا در حرم داخل شوم
از همان بیرون برایت گریه می‌کردم حسین

یاد تو افتادم و با شعرهای محتشم …
در دل هامون برایت گریه می‌کردم حسین

مادری را دیدم از داغ جوانش می‌گریست
با همین مضمون برایت گریه می‌کردم حسین

کاش مانند شهیدان لحظه جان دادنم …
با تنی گلگون برایت گریه می‌کردم حسین

 آرش براری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا