شعر شهادت حضرت زهرا (س)

زهرای رشیده

زهرای رشیده

دیدم وسط باغچه پرپر شدنت را
پامال لگدهای مکرر شدنت را

بین در و دیوار گلاب از تو گرفتند
زهرا ، همه دیدند معطر شدنت را

با کشتن یک سوم سادات ، گرفتند
از چهره ی تو لذت مادر شدنت را

یا مُنْهَدَةَ الرُکْنْ من از فضّه شنیدم
تنها ، سپر غربت حیدر شدنت را

یا ناحِلَةَ الْجِسْم چه آمد به سر تو؟
آهسته بخوان روضه ی لاغر شدنت را

زهرای رشیده به چه تشبیه کنم من
با پیکر یک طفل برابر شدنت را؟

یا باکِیَةَ الْعَیْن ز چشمان تو دیدم
چون آینه ای تار و مکدر شدنت را

دستار به سر بسته ای و بین نمازت
زهرا همه دیدیم پیمبر شدنت را

من حاجت خود گفته ام و هیچ نگفتی!
وقتی دل من خواسته بهتر شدنت را

ای چشم صبوری نکن و فکر شفا باش
تقدیم به پهلوش کن این تر شدنت را

احمد ایرانی نسب

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا