شعر اربعین
سر عشق زینب
نه اصلا تنی را که دیدم مرتب نبود
سر روی نیزه سر عشق زینب نبود
چهل شب نماز شبم را کشیده شکست
شبی را که سیلی نمی خورد زینب نبود
مرا کشت زخم زبان،طعنه ها،نیش ها
کسی با من و بچه هایت مؤدب نبود
شمردم همه بچه ها را دو تا گم شدند
شبی بین شب ها به سختی آن شب نبود
زمانی که موی ِ سر و صورتت می کشید
کسی جان تو ، مثل خواهر معذب نبود
نشد جز رگ گردنت را ببوسم حسین
چرا خواستم لب ببوسم ولی لب نبود
روح الله قناعتیان