شعر مناجات امام حسين (ع)
شادی جهان هیچ است عشق است همین غم را
شادی جهان هیچ است عشق است همین غم را
هرثانیه میخواهیم این عالم ماتم را
همدست ملائک شد شد آبرویش تضمین
دستی که در این شبها برداشته پرچم را
کشتی حسین افتاد یکبار دگر برآب
از دست نباید داد هرفیض فراهم را
هرجا که حسین آمد احسان خدا آمد
از برکت آقا بود بخشید اگر آدم را
در ماه خدا حتی ما با دهن روزه
هرروز طلب کردیم شبهای محرم را
هر وقت دو دم دادیم هر مرده ای احیا شد
آقا تو نگیر از ما دم های دمادم را
نذری حسینیه از بس به همه چسبید
انداخته از رونق آوازه ی حاتم را
یا مثل رسول ترک یا اینکه چنان طیب
از لطف زیادش کن این معرفت کم را
اسلام حسینی شد اسلام حسینی ماند
مدیون خودت کردی پیغمبر اکرم را
ای وای از آن دم که با قامت خم زینب
دارد بروی دستش یک پیکر در هم را
چه با سر و چه بی سر احیاگر زینب شد
دیدند همه بر نی عیسای معظم را
سید پوریا هاشمى