شعر محرم و صفر

شعر حضرت سیده خوله

حضرت سیده خوله سلام الله علیها دختر امام حسین علیه السلام که در مسیر شام بر اثر افتادن از ناقه به شهادت رسیده است

روضه از دختری ست دردانه

آسمان از غمش به گریه شده

روضه خوان فرق میکند امشب

راوی روضه اش رقیه شده

روضه اینبار هم عجیب شده

باز بی یار و بی حبیب شده

دختر شاه بود اما حیف

نام او بین ما غریب شده

روضه اینبار چون علی اکبر

به گریز مدینه پیوسته ست

روضه ی دختری ست اما نه

او رقیه نه خواهر او هست

دختر نازدانه ارباب

نور رحمت به خانه ارباب

او که هر منزل آمده ست فقط

دم به دم روی شانه ارباب

بین این کاروان چه ها میدید

کودکانه به گریه می آمد

بدن او ضعیف شد اما

پا به پای رقیه می آمد

روضه های مدینه را اینبار

آری این نور عین میفهمد

چند روزی ست درد زهرا را

خوله بنت الحسین میفهمد

دختری که از آسمان جبرییل

زیر پاهای اوست بال و پرش

از روی ناقه بر زمین افتاد

آه اوهم شکسته شد کمرش

گرچه او هم کبود شد بدنش

گرچه پایش تمام آبله بود

بعد افتادنش ز ناقه فقط

دو سه روزی کنار قافله بود

غم افتادنش به قلب همه

نگرانی به کاروان داده ست

تا که گفتند خوله بین مسیر

از همان درد ناقه جان داده ست

گریه میکرد و التماس به او

خواهرم ، ای امیدم ، آه نرو

پیش جسمش رقیه با او گفت

آه ای یار نیمه راه نرو

امیرفرخنده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا