اشعار ویژه (پیشنهادی)شعر تخريب بقيع

شعر روضه تخریب بقیع

دیگر نمی‌شود به دلیل, اعتماد کرد
آری, دلیل, غصه‌ی کم را زیاد کرد

دلتتنگی‌ام به درد هیاهو نمی‌خورَد
دل, بی‌دلیل, از شب میخانه یاد کرد

چون بابِ طبعِ او شده بودیم در ازل
ما را مرید حضرت باب‌المراد کرد

چشمش به آب داد شب قدر را و بعد
آه مرا به دور حرم, گردباد کرد

هرچند چشم شور و حسودِ سقیفه باز
بازار عشق بازی ما را کساد کرد

آقا کریم و دلبر و مهمان‌نواز بود
پشت در بقیع, دلِ خسته شاد کرد

گفتم برای بیعت با عشق آمدم
جود حسن(ع) به دست گدا اعتماد کرد

آری طلب نکرده مرا اشک تازه داد
اینگونه‌ام غریق به آب مراد کرد

مردم! وضو به خونِ دل چاکمان کنید
در زیر پای حسن (ع)خاکمان کنید….

احمد بابایی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا