شعر شهادت اهل بيت (ع)شعر شهادت حضرت ام البنين (س)
شعر روضه حضرت ام البنین(س)
مثل شمعى کنارِ خانهى خود
همه دَم او خدا خدا مىکرد
گریه هایش چه گریه آور بود
تا که عباس را صدا مى کرد
روضه خوانىِ او کنار بقیع
مىزد آتش همه جگرها را
روضه وقتى از علقمه مىخواند
چون شرر بود رهگذرها را
روضههاى خرابه را مىخواند
تا غمِ شام روضه را مىبُرد
بِینِ بازار خویش را مىدید
سنگ جاى رباب هم مىخورد
آه از لحظهاى که زینب گفت
قصهى آب و آب آور را
قصه.ى تیر و حنجر اصغر
اضطرار حسینِ مضطر را
از خدا خواست تا زِ داغ حسین
قامتش بیشتر هلال کند
ملتمس با سکینه او مىگفت
تا اباالفضل را حلال کند…
من بمیرم براى این خانم
سرِ پیرى چه بى عصا مانده
پسرانش همه شهید شدند
به دلش داغِ کربلا مانده
کاش همراه با اباالفضلش
راهىِ دشت کربلا مىشد
مثلِ عباسِ خود براىِ حسین
پاسبان بهر خیمهها مىشد
آرمان صائمی