شعر شهادت حضرت رقيه (س)

شکل رعیت,

من از فراق تو غم غربت گرفته ام

افسردهو شکسته و محنت گرفته ام

اذندخول دیدن تو گریه کردن است

باگریه برتو اذن عیادت گرفته ام

امشببرای اینکه به سوی تو بپرم

ازجانب خدای تو رخصت گرفته ام

اینهفته حال و روز دلم دیدنی شده

اینهفته رنگ و بوی شهادت گرفته ام

اینتکه روسری که سرم هست عاریه است

ازشامیان سه روزه امانت گرفته ام

اینبازوی شکسته و این چهره ی کبود

سوغاتیاست که من ز اسارت گرفته ام

مانندمادرت کمرم درد می کند

ایندرد را ز پای جسارت گرفته ام

شهزادهام ولی دو سه روز است بدون تو

دراین خرابه شکل رعیت گرفته ام

دیگرزبان دخترکت وا نمی شود

بابا باب ببین مر مرا که لک لکنت گرفته ام

ایکعبه الحرام رقیه ببین مرا

از خون دوباره غسل زیارت گرفته ام

 

علیرضاخاکساری

 

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا