شیرخواره
تشنگی کودکان حساب ندارد
بین حرم شیرخواره خواب ندارد
چنگ نزن ای علی که سینه مادر
هیچ به غیر از دل کباب ندارد
رفته و گشته سکینه خیمه به خیمه
هیچکس اما دو قطره آب ندارد
گریهاش از روی ضعف نیست یقینا
مرد برای نبرد تاب ندارد
داد به دست حسین کودک خود را
مادر شش ماهه اضطراب ندارد
تکه قرص قمر به دست حسین است
صورت ماهش چرا نقاب ندارد؟
دوش به دوش حسین رفت یه میدان
تا که نگویند همرکاب ندارد
مذهبتان هرچه هست لشکر کوفه
کشتن نوزادها ثواب ندارد
تیر سه شعبه به انتخاب علی بود
حرمله که حق انتخاب ندارد
هست شتابان علی برای شهادت
تیر به اندازهاش شتاب ندارد
اوج شقاوت ببین که قاتل پستش
گفت که از کردهاش عذاب ندارد
دخترش از طفل اگر سراغ بگیرد
شرمْ پدر دارد و جواب ندارد
مادر شهزاده از حسین نرنجید
هیچ گلایه از آن جناب ندارد
مطمئنا که حسین تا به قیامت
گریه کنی بهتر از رباب ندارد
گریه کنان زیر آفتاب نشسته
سایهای از نور آفتاب ندارد
آرش براری