صدا کردم
در محل هرجا صدای عبد گریان شد بلند
قامت صاحب کرم از روی ایوان شد بلند
نوکری سخت است اما سختیش عشق است عشق
پای ما با عشق بر خارمغیلان شد بلند
من که هرجایی کم آوردم صدا کردم رضا
رعیت آنجایی که کم آورد، سلطان شد بلند
بیشتراز سائل آقابی قرار سائل است
بیشترازشهرما، آه ازخراسان شد بلند
کافری بودم که باشرط تو رفتم برسجود
بسکه ازخاک توعطروبوی ایمان شد بلند
خاک ایران قبل تو لطفی برای کس نداشت
تو به ایران آمدی و بخت ایران شد بلند
جذر و مد صحن تو یعنی که رو به گنبدت
هرملک افتاد روی خاک و انسان شد بلند
شانه برزلف تو زد منای اهل البیت شد
بعد مرگش مرد سلمانی چو سلمان شد بلند
هرکسی که سخت دامان جوادت را گرفت
بابرات کربلای خویش آسان شد بلند
گریه بی حد میکنی وروی زانومیزنی
بابت دستی که برروی عزیزان شد بلند
نام زینب را پس از عباس نامحرم که برد..
از ته گودال داد شاه عطشان شد بلند!
حسین قربانچه
سید پوریا هاشمی