شعر گودال قتلگاه

عزیزم حسین(ع)

از اسب واژگون شدی اما بلند شو
خورشید خاک خورده ی صحرا بلند شو

گیرم که شمر روی تن تو نشسته است
بر هم بزن قواعد و از جا بلند شو

باجسم چاک چاک مزن چنگ روی خاک
تنها امید خیمه ی زن ها بلند شو

دارند می زنند به تو پیر مرد ها
از دست شان بگیر عصا را بلند شو

تا اسب ها به روی تنت تاختند ،شمر
با ریشخند گفت :که حالا بلند شو

از آب هم مضایقه کردند کوفیان
ای تشنه ی مقطع الاعضا بلند شو

مادر رسیده آبرویش را بخر حسین
یک یاعلی بگو و ازین جا بلند شو

این خاک ها مناسب این خواب ناز نیست
آتش گرفته خیمه ات آقا بلند شو

علی اصغر یزدی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا