شعر وروديه محرم

عزیزم حسین

عمری مريد ميکده و مست باده ايم
مستانه ،دل به حضرت معشوق داده ايم

قبل از سِر شتَن گِلِمان مفتخر شديم
در کوى عشق، نوکرِ اين خانواده ايم

جائى که جبرئيل ، ز خدّام اين در است
ما هيچ تر ز هيچ و يکی عبد ساده ایم

ما تازه با غم تو نگشته ايم آشنا
آقا کنيز زاده تو بنده زاده ايم

يا ايها الحسین به يک موى تو قسم
تا زنده ايم پاى رهت ايستاده ايم

بزم مصیبت تو به هر قیمتی بپاست
مابا خدا سرِ تو حسین هم اراده ایم

وقتى شهيد، تا به مقام شهود رفت
ما را بگو که تازه در آغاز جاده ايم

با عشقِ اينکه روزى از اينجا گذر کنى
صورت به تربتِ حرمِ تونهاده ايم

حق گريه را به نام شما افريده است
ما فيض گريه را به دو عالم نداده ايم

ما را ز جام گريه لبالب نوشته اند
ما را غلام حضرت زينب نوشته اند
 قاسم نعمتی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا