شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)

عصای پدر شوی

قرار بود که حیدر شوی علی اصغر
شبیه ساقی کوثر شوی علی اصغر

قرار بود مثال علیِ اکبر هم
علیِ اکبر دیگر شوی علی اصغر

قرار بود عصای پدر شوی نه عزا
قرار بود بزرگ تر شوی علی اصغر

قرار بود امامی شوی برای خودت
امیر و مالک و رهبر شوی علی اصغر

قرار بود که دامادی تو را بینَم
به رخت حجله منور شوی علی اصغر

قرار بود رقیه شود چنان زینب
وَ تو محافظ خواهر شوی علی اصغر

قرار بود قرارم به جای خود باشد
ولی مباد که مضطر شوی علی اصغر

ولی مباد که در کربلا بیایی و..
به دست حرمله پرپر شوی علی اصغر

ولی مباد که«هل من معین»بخوانم و تو
مرا به معرکه یاور شوی علی اصغر

ولی مباد به روی دو دست من، بابا
شبیه ماهیِ بی سر شوی علی اصغر

ولی مباد رباب از غم تو دق بکند
که باعث دقِ مادر شوی علی اصغر

ولی مباد که جسم تو بی کفن باشد
به قلب شیعه تو آذر شوی علی اصغر

ولی مباد سرت را به نیزه ها بزنند
بروی نیزه تو سرور شوی علی اصغر

ولی مباد که گهواره اَت شود غارت
به شامِ کوفه منوّر شوی علی اصغر

قرار بود قرارم شوی به وقتِ قرار
قرار بود که محشر شوی علی اصغر

 مجتبی دسترنج ملتمس

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا