شعر شهادت حضرت علی اكبر (ع)

آخ علی اکبرم

قبل رفتن سری به حرم بزن
سری به خیمه عمه هم بزن
هی از این خیمه به اون خیمه برو
جلوی چشام یه کم قدم بزن

چجوری راهی مقتلت کنم؟
به خدا باید محولت کنم
من هنوز از دیدنت سیر نشدم
کاش میشد یه کم معطلت کنم

اگه قد و قامتت رشید شده
همه محاسنم سفید شده
راه کشتن حسینو میدونن
تو شهید شی پدرت شهید شده

خدایا پیمبرم داره میره
اشک چشم خواهرم داره میره
همه اهل حرم دارن میگن
آخ علی اکبرم داره میره

یکی شمشیر روی بازوت میزنه
یه نفر پنجه به گیسوت میزنه
مادرت فاطمه رو صدا نزن
نیزه دار نیزه به پهلوت میزنه

بمیرم محاصره شدی علی
دیگه محتاج زره شدی علی
تو خودت گره‌گشای عالمی
پس چرا گره گره شدی علی؟

چقدر از بدنت خون اومده
پسرم پاشو باباجون اومده
نگا کن این اولین باره علی
عمه از خیمه‌ها بیرون اومده

 آرش براری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا