شعر شهادت حضرت زهرا (س)
قنوت عشق
این سر که گرفته درد سامان دارد
این ابر دلش گرفته باران دارد
این دست ، دعا کند شفا می گیرد
زیرا که قنوت عشق، درمان دارد
شاید متوجه غلافی نشده ست
چشمی که فقط نظر به جانان دارد
افتاد میان کوچه ها ثابت کرد
بر عزت دست بسته ایمان دارد
مسمار و غلاف ، آتش و در، سیلی
حیدر خواهی چقدر تاوان دارد
از زخم زبان پشت در فهمیدم
بیمار علی دوباره مهمان دارد
آثار شکستگی به خود می بیند
دستی که نمک ندارد و نان دارد
باید نگران اشک زهرا بشویم….
وقتی که مغیره روی خندان دارد
ناصر دودانگه