شعر شهادت حضرت زهرا (س)

مرا ببخش که محکم به صورتم نزدم

اگر چه غرق خطا هستم و اگر چه بدم
بجز تو سنگ کسی را به سینه ام‌ نزدم

سرم به سنگ نخورده است، سر به راهم‌ کن
سر مرا بطلب تا نخورده بر لحدم

سوال اگر که بپرسی از اعتقاداتم
فقط محبت ذریه‌ی تو را بلدم

دم نماز رسیدم دم در خانه
که از قنوت نماز تو پُر شود سبدم

ولی علیست ولی بوده ای ولی علی
حدیث قدسی لولاک بهترین سندم

مقام درک وجودت طریق سِیر علیست
تو خالق عدمی و علی امیر عدم

گدای لقمه‌ی نان علی من الازلم
فقیر پشت در خانه ات الی الابدم

اگر تراب قدوم ابوتراب شوم
سپرده ای که کنند از پل صراط ردم

به جز تو هیچکسی نیست شافع برزخ
به لطفِ مِهرِ تو خوب است برزخ جسدم

زمان قحطی اشک آتشم‌ دوچندان است
ببین برای تباکی چقدر در صددم

به سادگی نه که از پشت درب شعله وری
رسیده از تو به من ذکر یا علی مددم

میان روضه‌ی احراق باب و کوچه‌ی تنگ
مرا ببخش که محکم به صورتم نزدم

مسیر خانه به مسجد شده پُر از لاله
مشخص است اذیّت شدی قدم به قدم

کنار جعبه‌ی خیاطی تو گریه‌کنِ
حصیر کهنه‌ی اهداییِ بنی اسدم

گروه شعر یا مظلوم

نمایش بیشتر

رضا قربانی

اشعار به روز در سایت حدیث اشک قرار میگیرد

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا