مظهر تقوا
دریای صبر و مظهر تقوا خدیجه است
استاد حلم و معنی غَرا خدیجه است
کوه وفا و معدن جود و یَم کرم
سرچشمه ی فضائل دنیا خدیجه است
چون زَر عیار عصمت او بی شمار بود،
گنجینه ی محبت و اعلا خدیجه است
در مهر و معرفت شده اُلگوی آسیه
در بندیگیش اُسوه ی حوا خدیجه است
اول زنی که روی به اسلام کرده است
اسلام از او شداست مصفّا، خدیجه است
باشد به حق مُلقبِ بَر ام مؤمنین
آری که خار دیده ی اعدا خدیجه است
روشن به نور اوست دل و خانه ی رسول
چون نور چشم و همسر طاها خدیجه است
شمشیر مرتضی است اگر حافظ نبی
مرهم به زخم سید بطها خدیجه است
هم ثروت و جوانی او خرج دین شد است
هم حامی و مشوق مولا خدیجه است
فخریه می کند به جهان تا زمان حشر
این منصبش که مادر زهرا خدیجه است
تنها همین به مدح و بزرگی او بس است
مادر بزرگ زینب کبری خدیجه است
گر چه تنش کفن شده بین عبای ناب
گریانِ شاهِ بی کفن اما خدیجه است
مجتبی دسترنج ملتمس