شعر شهادت امام باقر (ع)
یاد خاطره های تلخ
حریم سینه ی من در شراره افتاده
در انعکاس نگاهم ستاره افتاده
زحجله گاه لبم خون تازه می ریزد
دگر نفس زدنم در شماره افتاده
شکست حجمه ی بغض گلو گرفته ی من
به یاد خاطره هایی دوباره افتاده
به یاد کرب وبلا و غروب عاشورا
خزان به جان تباری بهاره افتاده
به پیش چشم ترم پیکر سلاله ی عشق
به زیر مرکب صدها سواره افتاده
کفن به وسعت دشت و میان یک صحرا
قدم قدم بدن پاره پاره افتاده
هجوم دست پلید و نگاه بی پروا
و زینبی که پی راه چاره افتاده
و قامتی که مدینه به حسرتش می سوخت…
میان شام بلا در نظاره افتاده!!!
از آن زمانه که همبازی رقیه(س) شدم
ز خون مرثیه بر دل نگاره افتاده
خرابه بود و من و دختری که بر پایش
نشان آبله ها بی شماره افتاده
نشان پنجه به رویش حکایت از آن داشت
زگوش نازک او گوشواره افتاده
نفس زد و گل سرهای او به خاک افتاد
وباز در دل عمه شراره افتاده
هاشم طوسی
سلام
وب زیبایی دارید?
سلام
وب زیبایی دارید?
سلام دوست عزیز
وب جالبی داری به منم سر بزن خوشحال میشم نظرتو در مورد آخرین پستم بدونم
سلام دوست عزیز
وب جالبی داری به منم سر بزن خوشحال میشم نظرتو در مورد آخرین پستم بدونم
سلام
یک کلیپ صوتی در مورد وحدت از حجت الاسلام احمدی
در وبلاگ وحدت ممنوع
حتما گوش کنید
یا علی (ع)
سلام
یک کلیپ صوتی در مورد وحدت از حجت الاسلام احمدی
در وبلاگ وحدت ممنوع
حتما گوش کنید
یا علی (ع)
سلام
با برنامه ختم قرآن به روزم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
با برنامه ختم قرآن به روزم
اللهم عجل لولیک الفرج
کهکشانها کو زمینم ؟
زمین کو وطنم ؟
وطن کو خانه ام ؟
خانه کو مادرم ؟
مادر کو کبوترانم ؟
معنای این همه سکوت چیست ؟
من گم شدم در تو یا تو گم شدی در من ای زمان ؟
کاش هرگز آنروز از درخت انجیر پایین نیامده بودم
کـــــــــاش…
زنده یاد حسین پناهی
کهکشانها کو زمینم ؟
زمین کو وطنم ؟
وطن کو خانه ام ؟
خانه کو مادرم ؟
مادر کو کبوترانم ؟
معنای این همه سکوت چیست ؟
من گم شدم در تو یا تو گم شدی در من ای زمان ؟
کاش هرگز آنروز از درخت انجیر پایین نیامده بودم
کـــــــــاش…
زنده یاد حسین پناهی
سلام مهربون
وبلاگت جالبه
شما به جزیره عشق من دعوتید
سلام مهربون
وبلاگت جالبه
شما به جزیره عشق من دعوتید