شعر شهادت امام حسن عسكری (ع)

کمرت خم

پر پرواز گشودی و مهیا شده ای
زهر افتاده بجانت که چنین تا شده ای؟

کمرت خم شده و تاب و توانت رفته
با همین دست به دیوار چو زهرا شده ای

جگرت مثل حسن سوخته صدپاره شده
آه با آتش این زهر مداوا شده ای

هی زمین خوردی و کل بدنت خاکی شد
مثل از اسب زمین خوردن آقا شده ای

هر چه آمد به سرت تیر به قلبت که نخورد
سنگ باران وسط هلهله آیا شده ای؟

راستی پیرهنت را ز تنت دزدیدند
راستی از اثر تیغ مجزا شده ای؟

زخم شلاق نشسته به تن دختر تو؟
چقدر خون جگر از زخم زبان ها شده ای؟

راستی در وسط طشت سرت را بردند؟
بسوی خواهر خود گرم تماشا شده ای؟

سید پوریا هاشمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا