شعر شهادت حضرت عباس (ع)
کوهی از غم
روی اینپشت شکسته کوهی از غم ریخته
برسرم بیتو برادر خاک عالم ریخته
زود پیداکردمت ٬اینقدرها هم سخت نیست
پیکرت رادیده ام٬ در راه کم کم ریخته
رد سرخی کهبه دنبالم کنارت آمده
خون دستتوست٬ از مابین دستم ریخته
زخمهایت٬ابروانت٬ بند بندت وا شدند
بر سرتانگار صدها ابن ملجم ریخته
از عمودیکه سرت خوردست سنگین تر نبود؟
چهره زیبایتو بدجور درهم ریخته
دخترانم را به دستت دادم وحالا ببین
جمع نامحرم سر آن چند محرمریخته
حسن لطفی
شاعر این شعر آقای حسن لطقی است