شعر ولادت امام جواد (ع)

گل شاه طوس

تو مهمان نمودی مرا یک غزل
نشاندی به دل عشق خود از ازل
تو بی مثل و همتایی و بی بدل
تو نوری تو نوری تو خیرالعمل
که شیرین بود از تو کام عسل

مرید توام من مراد منی
به یاد توام من به یاد منی

دلم تنگ صحن و سرای رضا
همه جان عالم فدای رضا
پس از سالیانی خدای رضا
تو را آفریده برای رضا
تو هستی به پیری عصای رضا

شما آمدی و رضا جان گرفت
رضا نه که دین خدا جان گرفت

به یادت زمستان ما شد بهار
به نازی ربودی ز دستم قرار
به تیغ نظر کشته ای بی شمار
چه سرها به عشقت شده روی دار
به صحرای خشک دل من ببار

به پایت نشسته زلیخا هنوز
اسیر تو چشمان لیلا هنوز

شده قبله ام سمت چشمان تو
که جانم بود بسته بر جان تو
وجودم شده پر ز ایمان تو
منم از تبار غلامان تو
همیشه گدایم سر خوان تو

نما پر تو این کیسه خالی ام
که جزء گدایان هر سالی ام

به دلواپسی ها قرارم شدی
به غمها شما غمگسارم شدی
تو مهتاب شبهای تارم شدی
کسی را ندارم تو یارم شدی
تمامی دار و ندارم شدی

گدایی در خانه تو خوش است
و مستی به میخانه تو خوش است

به جام دل من شرابی بریز
نه یک جرعه ای نه حسابی بریز
به حلقوم خشکیده آبی بریز
به شب زادگان آفتابی بریز
سر این حسودان عذابی بریز

دهان وا نموده به بی حرمتی
جوابش بده تو به یک ضربتی

سیه پوش داغ تو شد مادرت
اگر داده زهر جفا همسرت
نخندیده اشکی به چشم ترت
نزد تازیانه کسی دخترت
نزد بر سر نیزه دیگر سرت

علی اکبر شاه طوسی جواد
گل پرپر شاه طوسی جواد

میلاد یعقوبی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا