یا زهرا (س)
قطره باش و تا ابد ، در خویش دریا را ببین
زیر پای مرتضی عرش معلی را ببین
عمر ما با خاطرات رو به ایوانش گذشت
در نگاه زائران ، شوق تماشا را ببین
کمترین فیضی که بردیم عشق بازی با علی ست
ما اگر امروزمان این است ، فردا را ببین
قنبر و فضه هم اینجا خاک را زر می کنند
نوکران را کیمیاگر کرد ،مولا را ببین
بیشتر از انسیه ، حوریه جلوه کرده است
کفو مولا غیر زهرا نیست، همتا را ببین
مرتضی و فاطمه آیینه ی یکدیگرند
دلخوش لبخند هم هستند، دنیا را ببین
گفت صدتا فاطمه قربان یک موی علی
واجب عینی دفاع از اوست ، فتوا را ببین
می کند مردانگی را یک تنه معنا زنی
جای شهر شانه خالی کرده ، زهرا را ببین
پشت در افتاد اما به علی زحمت نداد
فضه را می زد صدا ، ای داد، تنها را ببین
می رود فتاح خیبر دست بسته با طناب
آه چرخ روزگار ، افتاده از پا را ببین
دلخوشی روزگارش را غلامان کسی ….
با غلاف از او جدا کردند ، آنجا را نبین ….
ناصردودانگه