نخواست تا که پرستش شوی، فضائلِ تو
میانِ سینهی شخصِ رسول مستوراند
به غیرِ ذات، همه… هرچه بوده از آغاز
به پای بوسیِ دستِ دعات ماموراند
نخواست تا که پرستش شوی، فضائلِ تو
میانِ سینهی شخصِ رسول مستوراند
به غیرِ ذات، همه… هرچه بوده از آغاز
به پای بوسیِ دستِ دعات ماموراند
کسی که از تو بگوید سر خمار ندارد
دلی برای گرو بازیِ قمار ندارد
به پای بند ندارد و پایبند نشسته
چرا که شبهه به لایمکن الفرار ندارد
از ازل مهر تو در سینه درخشید علی
گوش ما مدح کسی غیر تو نشنید علی
از هر انگشت تو دریای کرم می ریزد
کوه از برق نگاه تو بهم می ریزد
مایی که گشته ایم پریشانش این چنین
باید شویم خیره بر ایوانش این چنین
بیرون زده است خوشه ی انگور از ضریح
او رزق می دهد به فقیرانش این چنین
ای حاجتِ قدیمی دنیا! روا شدی
دنیای عرش بودی و دنیای ما شدی
دنیای بی تو ارزش خالق شدن نداشت
حُسنِ دلیلِ خلق، برای خدا شدی
با لب پیمانه اش بستیم پیمانی درست
دست و پا کردیم در میخانه ایمانی درست
پای انگور ضریحش دردمان از یاد رفت
نیست درمانی به غیر از باده درمانی درست
هر اهل دلی کز سر کوی تو گذر کرد
لبخند ملیح تو بر جانش اثر کرد
این ذکر چه ذکریست که یک یا علی من
صدبار دل و دین مرا زیر و زبر کرد
حساب محشر و میزان در اختیار علیست
کلید روضه ی رضوان در اختیار علیست
قسم به حضرت زهرا که از همان اول
بنای خلقت انسان در اختیار علیست
نمی جنگید تا اینکه بجنگد شیر ما در جنگ
که با شمشیر خود می داد دشمن را شفا در جنگ
سه تا شمشیرِ می کرد استفاده حیدر کرار
هم از ابرو و هم از ذوالفقار خود جدا در جنگ
خورشید گلی در گذر باغ علی بود
یک گوشه ای از جلوه ی اشراق علی بود
در عرش فقط حرف علی بود به معراج
از بس که خدا عاشق و مشتاق علی بود
چقدر سخت می گذشت روزگار بی علی
نبود در جهان دلی امیدوار بی علی
همینکه از علی سرود طعم عشق را چشید
به عاشقی نبود شهره شهریار بی علی
مشغول تو بودن خودش گیراترین پند است
بر کام تلخم مدح تو شیرین تر از قند است
انگشترت قسمت نشد ما خاک پا بردیم ..
خاکی که پایت را ببوسد آبرومند است