هرآنکس که تولای علی دارد چه غم دارد؟
هرآنکس که تبرای عُمر دارد چه کم دارد؟
علی مولا، علی سرور، علی فاتح، علی حیدر
بُوَد شاهد مرا خیبر، علی تنها جَنَم دارد
هرآنکس که تولای علی دارد چه غم دارد؟
هرآنکس که تبرای عُمر دارد چه کم دارد؟
علی مولا، علی سرور، علی فاتح، علی حیدر
بُوَد شاهد مرا خیبر، علی تنها جَنَم دارد
هرکس به تو رسیده فرهمند میشود
آنکس که با تو بوده خردمند میشود
معماریِ عجیبِ تو را هر که دید گفت
جبریل در حریم تو پابند میشود
هرکس مُوحّد است و خدا را ندیده است
در وهم، نقشِ روی علی را کشیده است
آن قدرتِ مجرّدِ اعلیٰ که بنده است
پنداشتی خداست، ولیکن “پدیده” است
به کعبه کسی تا ابد سر نمیزد…
اگر کعبه سجده به حیدر نمیزد
به عشق علی،وقت معصیت ما..
قلم را ملک بین جوهر نمیزد
یک عده می گویند رب، یک عده انسانش
یک قوم عبدش خوانده و یک قوم سبحانش
از کعبه می دانم که آدم در نمی آید
حیدر خدائی می کند با دین و ایمانش
عقل گفت از باغ فردوس آرزو داری کجا را؟
حور می خواهی ز جنت یا مقام کبریا را؟
گفتمش رضوان و انعام کثیرش سهم خوبان
جز نمی از آب کوثر که به وجد آورده ما را
“کرار”واژه ای است که زیبنده ی علی ست
خورشید محو چهره ی تابنده ی علی ست
شکر خدا کبوتر جلد نجف شدم
خوشبخت آن دلی که فقط بنده ی علی ست
ببین دلتنگی بی حدّ و حصر این اهالی را
بگو باد صبا آرَد هوای آن حوالی را...
.
گناهم را خدا ای کاش بسپارد به دست تو
که من میخواهم از دست تو حتی گوشمالی را
ای آنکه در تمام جهانت عدیل نیست
در ممکنات، مثل تو حق را بدیل نیست
دست خدائی و زده بیرون از آستین
در آستین حق به جز از این قبیل نیست
اعوذ بالنجف من شر شیطان رجیم امشب
به نام دوست، بسم الله الرحمن الرحیم امشب
سلام ای نقطه ی زیبای تحت باى بسم الله
سلام از جانب سائل به آقاى کریم امشب
بر در خانه ی تو دربان است
سائل قنبرت سلیمان است
بحر موّاج اگر که عاشق نیست
خشکتر از تبِ بیابان است