کافرِ رویِ توام ای بُتِ زیبای خدا
سائل کوی توام عالیِ اعلای خدا
انبیا دستِ توسل به تو دارند علی
دستگیرِ همه ای , دستِ توانای خدا
کافرِ رویِ توام ای بُتِ زیبای خدا
سائل کوی توام عالیِ اعلای خدا
انبیا دستِ توسل به تو دارند علی
دستگیرِ همه ای , دستِ توانای خدا
منم که جوشش عشق علی است در کارم
چنین شده است که رونق گرفته بازارم
اگر که سلطنت این جهان دهند به من
جز آستان علی سر فرو نمی آرم
با خدا نیست برابر حیدر
از علی رفته فراتر حیدر
حضرت یک تنه لشکر حیدر
همسر حضرت کوثر حیدر
دل ما را به دام انداخته با تار گیسویش
هزاران یوسف مصری اسیر حلقه ی مویش
ندیده هیچ چشمی پادشاهی را به این شوکت
ندارد پادشاهی این همه نوکر سر کویش
چو ماه گشت دف لا اله الا الله
نواخت از شعف لا اله الا الله
چه بیم محتسب امشب؟که با ولای علی
خوشیم در کنف لا اله الا الله
زمان برای تو مامور امرِ قِف شده بود
زمین ز گردشش انگار منصرف شده بود
برای کشف تجلی حق دل کعبه
به رکن رکن خودش تازه منکشف شده بود
کسی که جام سعادت به دست آدم داد
به قدر ظرفیت هرکسی از این غم داد
چگونه آنکه ندارد به دل غم حیدر
شود به او نسب دودمان آدم داد
زبان قلم شد و دل صفحه ایی ز دفتر شد
فضای دور و برم گوییا معطر شد
تفضلی زخدا بود و سوی من آمد
لبان من متنعم به نام حیدر شد
به تو مستان لقب ساقی کوثر دادند
بیخود از خود شده و “نادعلی” سر دادند
از شراب تو به جبریل تعارف کردند
شوق پرواز تو را هم به کبوتر دادند
دست بالای دست حیدر نیست
مثل و مانند شاه خیبر نیست
او فقط لایق امیری هست
هر کسی که امیر و رهبر نیست
روزگارم با غلامى على سر میشود
هر که را دیدم على را دیده نوکر میشود
بنده زاده بنده اى دارم که دارد مثل من
چاکرى از چاکران کوى حیدر میشود
ما نوکران نوکر سلمان و قنبریم
از شیعیان صادق آل پیمبریم
شکر خدا که فاطمه ما را خریده است
شکر خدا که گرد و غباری بر این دریم