مستجیرٌ بکم… سلام آقا, ناجی انبیا علی جانم
مهبط الوحی, معدن الرحمه, یا أخَ المصطفیٰ علی جانم
مستم و حالت طرب دارم, میل بوسیدن عنب دارم
لائذٌ عائذٌ… به لب دارم, أنتَ کهفُ الوریٰ علی جانم
مستجیرٌ بکم… سلام آقا, ناجی انبیا علی جانم
مهبط الوحی, معدن الرحمه, یا أخَ المصطفیٰ علی جانم
مستم و حالت طرب دارم, میل بوسیدن عنب دارم
لائذٌ عائذٌ… به لب دارم, أنتَ کهفُ الوریٰ علی جانم
همه ی زندگی ام, بی تو مرا دنیا نیست
بی تو در ظاهر علی هست ولی گویا نیست
چند روز است که حرفی نزدی جان علی
پاسخ پرسش من پلک زدن,ایما نیست
علی که بی گل رویش, جهان قوام نداشت
بدون پرتو او, روشنی دوام نداشت
اگر به حرمت این خانهزاد کعبه نبود
سحاب رحمت حق, بارش مدام نداشت
ز نسل سلمانیم و با تمار مأنوسیم
آری که ما ازکودکی با دار مأنوسیم
دلدار ما از روز اول مرتضی بوده است
تا روز آخر با همین دلدار مأنوسیم
گفتند علی یک تنه با دست نگه داشت
در را نه که با دست که با شست نگه داشت
در را نه فقط لشکری از مرحبیان را
در پشت در قلعه به پیوست نگه داشت
نماز صبح به شرط خشوع باید کرد
ادای وقف به وقت رکوع باید کرد
برای خواندن شعر از جلال والایت
به استعانت از حق,شروع باید کرد
معنی آئینه و آب ای علی
شوق تمنای شهاب ای علی
حاصل عمر نبی ای شیرحق
ضامن فردای کتاب ای علی
از پیمبر یا خدا درباره ی حیدر بپرس
یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس
معنی مرد خدا را نیمه شب از نخل ها
معنی شیر خدارا روز از لشکر بپرس
گره به کار فتاده , گره گشاى همه
صدات می زنم اى ” اسمه دوا ” ى همه
اگر غلام تو هستند من غلام همه
اگر گداى تو هستند من گداى همه
پیغمبران عرش نشین در تحیُرند
بر ساحتِ مقام شما غبطه می خورند
نوح نبی برای مدارایِ سرنوشت
بر بادبان کشتی خود «یاعلی» نوشت
ای نگاهت منبع بی انتهای تاک ها
ای دلیل سکر بی اندازه ی ادراک ها
جذبه ات کابوس نامردان و ذکر نام تو
قوّت قلب تمام مردها, بی باک ها
تا چشم های تو بروم راه صاف را
حتی اگر طواف کنم کوه قاف را
وقتی شکافت خانه ی کعبه به عشق تو
دیدند در نگاه هُبُل اعتراف را