چگونه وصف کنم یک جهان شجاعت را
چگونه نقش زنم چشمه ی عبادت را
چگونه ثبت کنم لحظه های طاعت را
چگونه رسم کنم راه رسم غیرت را
چگونه وصف کنم یک جهان شجاعت را
چگونه نقش زنم چشمه ی عبادت را
چگونه ثبت کنم لحظه های طاعت را
چگونه رسم کنم راه رسم غیرت را
باتو نسبت داشتن دارد غرور دیگری
در کنارت عشقها دارند شور دیگری
چهارده معصوم یک نورند،اما ماه تو
سرزده ازشانه های کوه نور دیگری
ماه در کنج شبستان تو سوسو می کند
باد دور پرچمت یاحق و یاهو می کند
آسمان با ابرهایش هر سحر در صحن تو
زیر پای زائرت را آب و جارو می کند
در خانه ایی که مادرش ام البنین باشد
باید پسر را خلق و خویی اینچنین باشد
بعد از حسین آمد به دنیا تا بگوید او
باید که رهرو در تقدم آخرین باشد
جهان عشق مرید مرام عباس است
ادب همیشه در عالم به نام عباس است
طبیب درد تمام مذاهب عالم
کبوترانه شفا جلد بام عباس است
باید دخیل بارشِ الطافِ رب شود
تا یک قلم به وصفِ رُخَت منتخب شود
وقتی که شعر درپیِ اوصافِ حُسنِ توست
باید تمامِ قافیه هایش ادب شود!
ای چهرهی منور تو رهنمای خلق
ای نوکری خانهی تو ادعای خلق
اصلاً شبیه نیست به ما آفرینشت
ای نور ذات اقدس تو ماورای خلق
دیدار آفتاب سزاوار چشم توست
حتی خود حسین گرفتار چشم توست
در خواب ناز رفتی و کارش شروع شد
دست سه ساله ای که پرستار چشم توست
ای چهرهی منور تو رهنمای خلق
ای نوکری خانهی تو ادعای خلق
اصلاً شبیه نیست به ما آفرینشت
ای نور ذات اقدس تو ماورای خلق
از تماشای رُخ ماه تو شد مهتاب مست
از طلوع چهره ات ، هنگام مَد شد آب مست
پشت هر پلک تو یک میخانه پنهان است…اگر
چشمهایت هست در بیداری و در خواب مست
به عرش و فرش در عالم مه شبانه یکی است
خدا یکی و قمر هم به هر زمانه یکی است
به درب خانه ارباب رفتم و سقا
گشود درب به رویم بیا که خانه یکی است
ای سوره ی طاهایِ دل آرای سه ساله
سردار حرم ماه عموهای سه ساله
ای سرو علی حاصل آرامی هر رود
عطر دَم طاووس حرم مهدی موعود