زندگی را عشق زیبا میکند
عشق را ارباب معنا میکند
عاشقی را ازحسین آموختیم
عاشقان را عشق شیدا میکند
شعر مدح و مناجات
دل با نگاه تو به خدا میرسدحسین
این راه ما بــه کربُبَلا میرسدحسین
درگاه تــوست عرش خداوند متعال
ازدرگه تو لطف وعطا میرسدحسین
از سینه کشم آهی دنبال تو میگردم
با پای دلم راهی دنبال تو میگردم
تو شاهی و من بنده شاهی به تو زیبنده
زیبنده به تو شاهی دنبال تو میگردم
تا می نشینم زیر پرچم کنجِ هیئت
در سینه ام داغ تو میگیرد حرارت
شکر خدا هستم غلام خانه زادت
از کودکی در روضه ها دارم اقامت
اینکه افتاده به سمتِ تو مسیرم کافیست
تا قیامت شده ای نِعمَ الاَمیرم، کافیست
جز حسین بن علی عشقِ دگر نیست مرا
در همین حد که به عشقِ تو فقیرم کافیست
بار دیگر آمدم پشت درت راهم بده
در زدم گفتم رسیده نوکرت راهم بده
دست خالی آمدم رو برنگردان از گدا
آرزو دارم بمانم در برت راهم بده
از سر خیری که هنگام سحر شد عایدم
گریه بر خون خدا و چشم تر شد عایدم
هم توسل کرده ام هم گریه های بی هوا
آنقدر گرما چشیدم تا شرر شد عایدم
قرار سوته دلان است کربلای حسین
فضای کوچه دل پر شد از هوای حسین
حسینُ مِنّیِ طاها به روشنی فهماند
رضای حضرت حق هست در رضای حسین
تا دست یداللهیتان رازق کل است
در قلب گدای تو دگر کی غم نان است
از ترس نگفتیم خدایی خودت اما
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است
«حق روز ازل کل نعم را به دلم داد»
بر روی سرم سایه عشق علی افتاد
از لطف خدا شد دل تنگم علی آباد
هر ذره ای از جان و تن من شده فریاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
در راه جنون تو کسی دل نگران نیست
در بند زمین نیست و در بند زمان نیست
جز دیده وابروی تو رنگین وکمان نیست
بی نام تو در مأذنه ها نور اذان نیست
حماسه فکر می کنم به ذوالفقار می رسم
من از شکوه چشم تو به اقتدار می رسم
به با نگاه کشتنت، به مرده زنده کردنت
به فلسفه، به معجزه ، به اختیار می رسم