آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا شود که روزی ما کربلا کنند
ما را که بین روضه به آتش کشیده اند
فردای حشر وارد دوزخ چرا کنند ؟
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا شود که روزی ما کربلا کنند
ما را که بین روضه به آتش کشیده اند
فردای حشر وارد دوزخ چرا کنند ؟
تا زنده ایم شور حسینی شعار ماست
این سبک زندگی سند افتخار ماست
ما انتخاب مادر قامت خمیده ایم
فردا بهشت فاطمه در انتظار ماست
این اشک ها حضور تو را داد میزند
عطر نگاه تو به خدا داد میزند
اهی کشیده اید که روضه گرفته است؟
تشریف چشم های شما داد میزند
گرفته بوی تو را پیکرم تمام تنم
دوچشم و سینه ی من, هر دو دست سینه زنم
برای روضه ی تو زندگی کنم آقا
دلیل زندگی ام, بودنم, نفس زدنم
مــاه مــحــرم آمـد و وقـت غـم و عزا شده
صحن و سرای دل پر از نسیم کربلا شده
تمام شـهر می شود مـرثیه خوان ماتمت
دوباره روضه های غـم به لطف تو بپا شده
حمدلله صاحب قلبی پریشانم حسین
باز هم بر سفرۀ عشق تو مهمانم حسین
همنوا با خواهرت, تسکین قلب مادرت
هر تپش قلبم نوا دارد حسین جانم حسین
بی تو به این دنیا چه ماتم ها گذشته
آقا هزار و اندی از غم ها گذشته
دیگر توان دوریت بر ما نمانده
آب از سر غم دار آدم ها گذشته
عرض ادب به ساحت پیغمبر حسین
جانم فدای حضرت پیغمبر حسین
تا گفت اسکتوا در و دیوار شد خموش
شد کوفه مات هیبت پیغمبر حسین
در مقام اشک هر کس که شهودی داشته
کربلا را دیده در مقتل ورودی داشته
آه خواهر یک طرف آه برادر یک طرف
کربلا تا نقش بندد تار و پودی داشته
پیراهن سیاه تو من نمیدم به عالمی
دلم میخواد بیام آقا به کربلا محرمی
تا نبینم کربلا تو دل منم خونه حسین
حک شده روی قلب من, أنا مجنون الحسین
از ماجرای تو دلمان آب می شود
قلب زمینو قلب زمان آب می شود
از آتشی که روضه تو می کند به پا
همواره قلب پیر وجوان آب می شود
جز گل روی تو دلدار ندارم هرگز
و به غیر از تو کسی یار ندارم هر گز
تا به پایغم تو چشمه چشمم جاری است
ترسی از آتش و از نار ندارم هرگز