ما گریه میکنیم تا که گرفتارمان کنند
حلقه به گوش گیسوی دلدارمان کنند
هرگز زکوی عشق به جایی نمی رویم
حتی اگر که بی خبران بارمان کنند
ما گریه میکنیم تا که گرفتارمان کنند
حلقه به گوش گیسوی دلدارمان کنند
هرگز زکوی عشق به جایی نمی رویم
حتی اگر که بی خبران بارمان کنند
ای رحمت خدایی بی منتها حسین
با تو شروع شد همه قصه ها حسین
ذکری بغیر نام تو بر لب نیاوریم
وقتی که هست ذکر خدایی ما حسین
از برکت نگاه تو بارانیم هنوز
آیینه ای تجلی حیرانیم هنوز
حالا که زیر پرچم سبزت نشسته ام
معلوم میشود که تو میخوانیم هنوز
ذکرخیر تو به هر جا شد و یادت کردیم
دست برسینه به تو عرض ارادت کردیم
پادشاهی جهان حاجت ما نیست حسین
به غلامی در خانه ات عادت کردیم
دلیل داشت تب و تاب و بی قراری ما
محرم آمد و شد وقت میگساری ما
برای آخرت ما خدا نگهدارد
در این لباس عزا عکس یادگاری ما
نفس نفس زدن من به عشق کرببلاست
تمام سال برایم چو روز عاشوراست
اسیر دردم و بیمار ِگریه بهر حسین
قسم به آن غم و غربت که دردل زهراست
غریب مانده ام از شهر خود مرا ببرید
من اهل شهر شمایم مرا شما ببرید
اگر نشد که بیایم سه روز بعد مرگ
کفن کنید مرا سمت کربلا ببرید
منم و شور تو و این دل سرگردانی
که اسیرت شده با جذر و مدی طوفانی
به سر تخت سلیمان به طلا نقش شده
هرکه افتاد به خاک تو کند سلطانی
دریا به چشم گریه کنانت چو شبنم است
یعنی که هر چه گریه برایت کنم کم است
شکر خدا که با همه ناقابلیمان
اشکی برای عرض ارادت فراهم است
سجده بر خاک حسین سجدۀ اعلای خداست
چون که خاک حرمش خاک کف پای خداست
هر که مجنون حسین است خوشا بر حالش
چون که لیلای دلش لیلی لیلای خداست
مجنون شدم که لیلی لیلای من شوی
مهمان شبی به خیمۀ صحرای من شوی
در قاب اشکها بنوشتم ((حسین,عشق))
زیباترین نگار دل آرای من شوی
میرسد روزی که بی چون و چرا می بینمت
میرسد روزی که ای شاه وفا می بینمت
عامل وصل من و تو ذوق بارانی بود
میرسد روزی که با حال بکا می بینمت