در روضه ها کلیدِ اجابت گرفته ایم
یک یاحسین(ع) گفته و حاجت گرفته ایم
چلّه نشینِ چادر مشکیِ زینبیم(س)
از این طریق، درس نجابت گرفته ایم
در روضه ها کلیدِ اجابت گرفته ایم
یک یاحسین(ع) گفته و حاجت گرفته ایم
چلّه نشینِ چادر مشکیِ زینبیم(س)
از این طریق، درس نجابت گرفته ایم
محرومم ازدیدار تو، آهی به دل دارم هنوز
ای آفتاب مخفی ام! چون ابر می بارم هنوز
دیگر کلافی هم نمانده تا خریدارت شوم
یوسف فروشان رفته و سرگرم بازارم هنوز
«من از خدا که تو را آفرید ممنونم
از آنکه روح به عالم دمید ممنونم»
از آن که در رگ تو خون خویش جاری کرد
از آن که در تو خودش را کشید ممنونم
هر دم ز آه حسرت تو آه می کشم
با مقتل شهادت تو آه می کشم
در آرزوی یک سحر کربلای تو
در حسرت زیارت تو آه می کشم
روزگار دلم به سامان نیست
من کویرم خبر ز باران نیست
سخت با خود کنار می آیم
ساختن با فراق آسان نیست
با ناله های ارض و سما گریه کردهام
آقا برای جد شما گریه کردهام
از کودکی برای غم آن قتیل اشک
با جامه سیاه عزا گریه کردهام
عمر این نوکر به پای روضه و غم رفته است
چشم خشکم را بخر، پابوس زمزم رفته است
گاهگاهی حال و احوال گدا را هم بپرس
گرچه من لطف تو را هر بار یادم رفته است
وقتی که روح عاشقان وابسته تن نیست
در مرگ فیضی هست که در زنده بودن نیست
من دیدمت با دل بقیه را نمیدانم
هرجا که دل باشد جواب یار هم لن نیست
ما خاک نشین ، عرشِ مُعَلا زینب
ما آجرِ اول و ثریا زینب
مجموعه ی پنج تن شده دریک قاب
آئینه ی مرتضا و زهرا زینب
شهر باید به نفس تنگی اش عادت بکند
روضه ها کم شده باید که وصیت بکند
روضه اکسیژن این شهر پر از بیماری ست
از چه بیچاره از این معجزه غفلت بکند
نه شعار ما،شعار عالم است
پرچمت بالاتر از هر پرچم است
هرکسی دیوانه ات شد عاقل است
عقل هر کس نیست مجنونت کم است
دست خدا، دو دست علمدار زینب است
قلب سلیم، یکسره بیمار زینب است
شیعه تمام عمر گرفتار زینب است
عاشق شدن فقط و فقط کار زینب است
هر کس حسین گفت، بدهکار زینب است