شعر ولادت حضرت علی اصغر(ع)
شرح تو در قلم نمیگیرد
هستی ات را عدم نمیگیرد
دل لبریز از محبت تو
حسرت و درد و غم نمیگیرد
وقت احسان شبیه بارانی
کرم تو به کم نمیگیرد
معجزات علی اصغری ات
تا ابد وقفه هم نمیگیرد
مهربانی ت زندگی بخش است
هیچ پایانی ام نمیگیرد
از کریمان روزگار کسی
جای تو در کرم نمیگیرد
نوکرت در تمام سختی ها
غیر ذکر تو دم نمیگیرد
غصه دار است انکه ماه رجب
از شما یک حرم نمیگیرد
یا من ارجوه من علی اصغر
راحت روح من علی اصغر
لب تو اعتبار زمزم داشت
چشم تو ایه ایه مریم داشت
اخرین سوره ی حسینی تو
و شفاعت فقط تو را کم داشت
ای که فصل الخطاب بودی و
کربلا با تو مهر خاتم داشت
سند غربت پدر با تو
تا همیشه حدیث محکم داشت
مادرت با تو بدو امدنت
ذکر لالایی محرم داشت
نام باب الحوائجی شما
روی هر زخم کهنه مرهم داشت
نام تو استجابت دعوات
بر بلندای نام تو صلوات
با تو راه غدیر خواهد ماند
ذکر نعم الامیر خواهد ماند
با تو در اوج بام مأذنه ها
یا علی یا امیر خواهد ماند
هر که اخر گدای تو نشود
مستمند و فقیر خواهد ماند
هر کسی که نشد گرفتارت
تا همیشه اسیر خواهد ماند
دست های تو کوچک اما پر
کرمت بی نظیر خواهد ماند
نام باب الحوائجی یعنی
دست تو دست گیر خواهد ماند
در بنی هاشم اینچنین بوده
کودکش مثل شیر خواهد ماند
بر ابالفضل و بر علی اصغر
نام ماه منیر خواهد ماند
افتاب حقیقتی مولا
تو جواز شفاعتی مولا
روضه ی کربلا علی اصغر
خون بهایت خدا علی اصغر
گره ای نیست تا که وا نشود
با نگاه شما علی اصغر
رو به معراج میرود روحم
وقت فریاد یا علی اصغر
ذکر امن یجیب مضطر ها
دم مظلومنا علی اصغر
پدر و مادرم به قربانت
جان من رو نما علی اصغر
روی دست پدر رفیع شدی
ناگهان سوختی رضیع شدی
گل عمر تو در خطر باشد
گل چرا دائم السفر باشد
متمایز ترین شهیدانی
حرمت سینه ی پدر باشد
امده عصر روز عاشورا
لب خشک تو جلوه گر باشد
تیر بی رحم حرمله نامرد
از گلوی تو پهن تر باشد
کوفه ای یا هنوز زیر خاک؟
مادرت از تو بی خبر باشد
مادرت بعد داغ لبهایت
دائمأ زخم بر جگر باشد
بیت اخر ستاره میخواهم
کربلایی دوباره میخواهم
حسن کردی