نفس زدم که بمیرم به پای پرچم تو
زبانزدم به گدایی در محرم تو
دوباره فاطمه آهی کشید و عالم سوخت
سلام بر سر نیزه به موی درهم تو
هنوز ناله ی طفل رباب می آید
قسم به نام رقیه به اسم اعظم تو
دوباره دربه در روضه هایتان شده ام
دوباره فاطمه ختمی گرفته در غم تو
عجیب بوی کتیبه هوایی ام کرده
شهید می شوم آیا در این محرم تو؟
احمد شاکری