شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

ذکر لبانم مددی یا حیدر

ذکر لبانم مددی یا حیدر

شیرجنگاور بنت اسدی یا حیدر

مظهر روی خدای صمدی یا حیدر

همه ی عرش خدا را بلدی یا حیدر

همه جا ذکر لبانم مددی یا حیدر

میکندنام قشنگش به خدا دلبری ام

ازطفولیت خود تا به کنون حیدری ام

 نفسی دارم اگر از کرمت دارم و بس

میل بوسیدن خاک قدمت دارم و بس

درسرم شوق طواف حرمت دارم و بس

دردل خود به خدا درد و غمت دارم و بس

دلکه شد جای علی قیمت زر میگیرد

مرده با ذکر “علی” جان دگر میگیرد

ازتو گفتن به خدا کار کمی نیست که نیست

یعنی توصیف تو حد قلمی نیست که نیست

پیش تو حاتم طایی رقمی نیست که نیست

سرکوی تو سخن از ارمی نیست که نیست

این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت

هرکجا نام علی هست همانجاست بهشت

آسمان پای قدم های تو سر خم کرده

وزمین زیر قدومت چقدر دم کرده

دشت را سرخی رگهات جهنم کرده

هیبت تو به خدا روی همه کم کرده

رقص تیغ دو سر تو چه تماشا دارد

ملک الموت اگر جان بدهد جا دارد

درمحفلی که نام تو باشد گناه نیست

غیراز دو دست تو به خدا تکیه گاه نیست

شاهی که سائل تو نباشد که شاه نیست

حالم بدون یاد نجف رو به راه نیست

توصیف قدر و منزلت کار ما که نیست

دریایی و وجود تو مانند برکه نیست

 محمد حسن بیات لو

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫۳ دیدگاه ها

  1. سلام…
    آورده ام از دریا یک چشم اهورایی
    چشمی که گمان کرده هر شب تو در اینجایی

    می ترسم از اینکه تو آهسته بیایی باز
    خوابم برود ناگاه بر بالش لالا یی

    گفتی که می آیم من هر جا که غم است آنجا
    غم میرسد اما تو… نمی آیی

    چشمم به در است اینک در خلوت این شبها
    من منتظرت هستم ای حضرت تنهایی
    اللهم عجل لولیک الفرج…

    (اگر قابل دونستید به وبلاگ رای بدین )

    با تشکر

  2. سلام رفقا…….
    تا حالا معنی غربت و طعم غربت واقعی رو چشیدی!!!!!!!!!
    یه داستان کوتاه نـــــــــــــــاب دارم برات
    تشریف بیار…… حتما" بخونش… نظرت رو هم از یه زاویه خوب بده ..ممنون
    از دستت نره………یاعلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا