شعر ولادت حضرت معصومه (س)

فیض بی‌کرانه

تو آمدی غزل انگیزهٔ ترانه بگیرد
تو آمدی که قلم طبع شاعرانه بگیرد

تو آمدی بخرد ناز از وجود تو بابا
تو آمدی که جهان رنگ دخترانه بگیرد

گل‌ست مادر و دختر چو‌ غنچه‌ای‌ست دل‌انگیز
تو آمدی که گلستانِ گل جوانه بگیره

تو آمدی که برادر بدون یار نباشد
تو آمدی که رضا شور عاشقانه بگیرد

تو آمدی که زمین از نسیم تو بشود پُر
تو آمدی که دلم فیض بی‌کرانه بگیرد

تو آمدی که شود زنده یاد حضرت زهرا
تو آمدی که وجودت از او نشانه بگیرد

تو آمدی که شود قم شبیه عرش معلی
تو آمدی که حرم عطر جاودانه بگیرد

تو آمدی که دلم حاجت درون خودش را
ز دست شاه خراسان به این بهانه بگیرد

تو آمدی که چو گنجینه‌ای شود حرم تو
گدا هرآنچه بخواهد از این خزانه بگیرد

تو آمدی که بزرگان دین، هماره چو بهجت
به شوق تو به کنار تو آشیانه بگیرد

سید محسن حبیب اله پور

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا