برای تهنیت آن یار با وفا امروز
زدردر امد چون هدهد سبا امروز
گشود اناب گوهر فشان و خنده کنان
پس از سلام به من داد مژده ها امروز
برای تهنیت آن یار با وفا امروز
زدردر امد چون هدهد سبا امروز
گشود اناب گوهر فشان و خنده کنان
پس از سلام به من داد مژده ها امروز
به یمن تو گدای اهل بیتم
گدای هل اتای اهل بیتم
به لطف آستان مستجابت
مسلمان دعای اهل بیتم
گریه بود اولین صدا, آری! , روزاول که چشم وا کردیم
کشتهی اشک! همه اسم تو را , باهمان اشکها صدا کردیم
شیر میداد مادر و فکرش , پیش ششماههی تو بود انگار
شیر مادر اگر که کم خوردیم , به «علیاصغر» اقتدا کردیم
دلی شکسته وچشمی زگریه,تردارم
گشوده ام پر اگر نیت سفر دارم
اگرچه ماه محرم خزان شدم اما
همیشه چند دهه روضه در صفردارم
هرکس که باضریح هم آغوش میشود
ازخاطرش بهــــشت فراموش میشود
گریه کنان داغ حسین را به روز حشر
دوزخ نمی برند که خامــــوش میشود
در کوچه ها سگی چو در خانه ا ی رود
از صاحبان خانه به سگ لقمه ای رسد
امشب که آمدم به در خانه ات حسین
زوزه کشان زنم درمیخانه ات حسین
وقت رفتن به کنارت پدری می خواهی
وقت پرواز شده بال و پری می خواهی
پدرت نیست کمی آب به دستت بدهد
پسرت نیست می ناب به دستت بدهد
فضای شهرمدینه دوباره روحانی است
نماز پنجره هایش چقدر عرفانی است
مگر چه عید بزرگی رسیده که امشب
در آسمان و فلک جشن نور افشانی است
در این قبیله که سن کم و زیاد یکی ست
مقام ما و غلامان خانه زاد یکی ست
به چشم لیلی اگرچه مُرید بسیار است
به چشم این همه مجنون ولی مراد یکی ست
ای سایه ات فتاده به روی سرم حسین
معنای واقعی اصول الکرم حسین
یک یاحسین گفتم و دیدم غمی نماند
تسکین دردهای دل مضطرم حسین
وقتی که غم میگیره راه گلومو بد جور
خدا خدا میکنم زیارتت بشه جور
گنبدو که میبینم دلم بهاری میشه
شکوفه های دلم امام رضایی میشه
این گونه آه مکش جوابت نمی دهند
حرف از عطش مزن که آبت نمی دهند
در بین هلهله ها ای عزیز من
پاسخ به درد و پیچ و تابت نمی دهند