آماده میشویم دو رکعت عزا کنیم
حی علی العزا, که قیامی به پا کنیم
قد قامت العزا که شنیدیم میرویم
تا حق روضه های عزا را ادا کنیم
آماده میشویم دو رکعت عزا کنیم
حی علی العزا, که قیامی به پا کنیم
قد قامت العزا که شنیدیم میرویم
تا حق روضه های عزا را ادا کنیم
از افق های دور آمده است
سمت جغرافیای چشمانت
آبرودست وپاکندخورشید
تا که باشد بجای چشمانت
در بساطِ جگرم ناله و آهی دارم
مثل ِ گیسویِ تو من روز ِ سیاهی دارم
شرطِ عاشق شدن اصلاً به جگر داشتن است
من سراپا جگرم , هر چه بخواهی دارم
آهو برو کناری و جای مرا بده
ته مانده ی غذای سرای مرا بده
سهمیه ی امام رضای مرا بده
مشهد, بیا و کرب و بلای مرا بده
قدم آهسته میگرفتم تا
خوب روحم عجین شود با تو
بین زوار خوب دیده شوم
فرق پیدا کنم که تنها تو …
آمدم کنج این حرم تا که
یک گدا یا که خاک پا بشوم
بعد گردش به دور مرقد تو
عازم کوی کربلا بشوم
دوباره دل زکمند گناه می گیرم
در آسمان خراسان پناه می گیرم
نگاه لطف شما بر همه نمایان است
که سهم خود را از این نگاه می گیرم
با هر طلوع, بوسه ی خورشید می رسد به تو
ای مشرقی ترین امام جغرافیای دین
هر روز هدیه ام سلامی به سمت توست
ای مرتضای رضای اولیای دین
انعکاس شور و امید شعف باب الجواد
زائر تو ایستاده جان به کف باب الجواد
این بلا تکلیفی اش ارثیه کرب و بلاست
یک طرف باب الرضا و یک طرف باب الجواد
نوکران تو آبرو دارند
دائما با تو گفتگو دارند
بینشان حرفی از تیمم نیست
چونکه با اشک خود وضو دارند
تا کنم حرف عشق را اغاز
بسم ربالرضا دهم اواز
برحریر خیال می پیچد
رشتهفکر عاشقان با ناز