روضه هایی عجیب می خواند

روضه هایی عجیب می خواند

از شب و روز کربلای حسین

با خجالت به زینبش می گفت:

پسرانم همه فدای حسین

 

سایه سر حیدر

ای بهشت آرزویم پر مکش

سایه ات را از سر حیدر مکش

 

آفتابم شب مکن روز مرا

خیز و بنگرحال امروز مرا

ناله زد بین در و دیوار

سینه لبریز فراق یار, حتی بیشتر

دل اسیر خنده‌ی دلدار, حتی بیشتر

 

گفت احمد, حسن اگر شخصی شود1

می‌شود ار فاطمه سرشار, حتی بیشتر

سکوت شب

امشب سکوت شهر پر از عطر یاس شد

تابوت روی دوش یتیمان فاطمه است …

محسن نورپور

 

دلم شور می زند

کوچه پر از صداست, دلم شور می زند

این ناله از کجاست؟ دلم شور می زند

دستی زمخت, آمده بالا در ازدحام…

این مرد بی حیاست, دلم شور می زند

لحظه ی غسل

رسید لحظه ی غسل گل جوان علی

چه تازه گشته دوباره غم نهان علی

خدا نمانده توانی به بازوان علی

و خیره مانده به تابوت دیدگان علی

یا زوجه ولی الله

علی بود صدف عشق و گوهرش زهراست

علی است اهل کسائی که محورش زهراست

علی است صاحب بیت شرافت و عظمت

علی ابوالحسنین است و همسرش زهراست

آسیابت یک طرف افتاده …

آسیابت یک طرف افتاده بستر یک طرف

چادر تو یک طرف افتاده معجر یک طرف

هر چه این جا هست چشمان مرا خون کرده است

رنگ این دیوار خانه یک طرف, در یک طرف

نگاهی به پشت در …

آسوده ی  بی خبر نگاهی گاهی !…

سرمنشاء درد سر نگاهی گاهی !…

 ای میخ ! اگر عقب عقب می آیی

بر لاله ی پشت در نگاهی گاهی !…

 جواد حاجی زاده

مدح و مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها

مادر گیتی نزاید همچو زهرا دختری

دختری که می کند بر کل زنها سروری

چشم گیتی تا ابد هرگز نبیند همچواو

دختری کو که کند در حق بابا مادری

آیا قبول می‌کنی‌ام …

ما بی‌خیال سیلی مادر نمی‌شویم

فارغ ز غصه‌ی گل پرپر نمی‌شویم

 

هرچند بر مصائب او گریه می‌کنیم

قادر به درک زخم کبوتر نمی‌شویم

از تو نیامد خبری

طاقتم تاب شد و از تو نیامد خبری

جگرم آب شد و از تو نیامد خبری

عاشقانی که مدام ازفرجت میگفتند

عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری

 مهدی میری

 

دکمه بازگشت به بالا