ای خاطرات جمعه ها ای مهربانم

ای خاطرات جمعه ها ای مهربانم
تنها غریب آشنا ای مهربانم
از ابتدای خلقتم بستم دخیلی
نذر تماشای شما ای مهربانم

هر کس که بر سرش زده با عشق سر کند

هر کس که بر سرش زده با عشق سر کند
باید هواى داشتن دردسر کند

باید هر آنکسى که پى وصل میرود
تا مرز سوختن بتواند خطر کند

دامن زلف تو در دست صبا افتاده

دامن زلف تو در دست صبا افتاده
که دل خسته ام اینگونه ز پا افتاده

گرچه سر نیزه گرفته است سرت را بر سر
پیکرت روی تن خاک رها افتاده

روشنگر است ناله پشت شرارها چون آفتاب در همه روزگارها

روشنگر است ناله پشت شرارها
چون آفتاب در همه روزگارها

روشن تراست ازهمه ی روزها شبش
شب دیدنی ست جلوه شب زنده دارها

از دست نیزه دار دلم بارها شکست

از دست نیزه دار دلم بارها شکست
از دختران تو چقدر دست و پا شکست

دروازه غلغله ست به دادم برس حسین
بین سروصدا کمرم بی صدا شکست

اشک ما وقف عزای پنج تن بچه های ما فدای پنج تن

وام گرفته از غزل استاد لطیفیان

اشک ما وقف عزای پنج تن
بچه های ما فدای پنج تن

رونقی این سفره هامان دارد از
برکت و لطف و عطای پنج تن

بعد از تو یاحسین…!حرم ازدحام شد

بعد از تو یاحسین…!حرم ازدحام شد
آثار غصه در جگرم ازدحام شد
این تکه های خیمه که معجر نمیشود
سقا کجاست؟! دور و برم ازدحام شد
سید نیما نجاری

جان ما, جان بچه های حسین

جان ما, جان بچه های حسین
ای به قربان بچه های حسین

از پرِ ما جدا نخواهد شد
پرِ دامانِ بچه های حسین

مثل ابــر بهــار می گرید دائـمـــاً زار زار می گرید

مثل ابــر بهــار می گرید
دائـمـــاً زار زار می گرید

رهبر انقلاب گریه کنــان
با دلی داغــدار می گرید

ما را نمانده است دگر وقت گفتگو

ما را نمانده است دگر وقت گفتگو
تا درد خویش با تو بگوییم مو به مو

از خار,گرچه گرد حرم پاک کرده ای
تا شام و کوفه راه درازی است پیش رو…

سرتو رو نیزه جا شد تنی زیر دست و پا شد

سرتو رو نیزه جا شد
تنی زیر دست و پا شد
پیرهن صد چاکت آخر
قسمت یه بی حیا شد

تویی که قبله ی اولاد مرتضی بودی

تویی که قبله ی اولاد مرتضی بودی
تویی که فاطمه شهر کربلا بودی
حرام بود نگاه به سایه ات حتی
تو یادگار پیغمبر خدا بودی

دکمه بازگشت به بالا